یادداشت اول
سلام
امروز ۱۳ تیر ماهه خدا رو شکر که بالاخره این یک ماه تموم شد و فردا همسری برمیگرده اخه باز از ۱۴ خرداد ماه رفته بود ماموریت از همون ماموریت هایی که سالی دو سه بار پیش میاد هر چند که این سری بینش ۲ بار اومد ولی بازم تحملش برام خیلی سخت بود کم کم داشتم قاطی میکردم همش بین خونه خودم و خونه مامانم اینا ویلون بودم نه میتونستم خونه خودمون تنها بمونم نه میتونستم بیش از حد موندن خونه مامان اینا رو تحمل کنم این باعث میشد که دائم عصبی و ناراحت و بی حوصله باشم. اخه خسته شدم انقدر که وسایلمو از خونه خودمون کشوندم خونه مامان اینا از اونجا کشوندم خونه خودمون هر چند که ماشین بودولی بازم این رفت و امد خیلی واسم سخت بود به همین دلیل گاهی تنها موندنو ترجیح میدادم تنهایی هم که میدونی آدم افسرده میشه ....
به هر حال خیلی خوشحالم که تموم شد.
خدا رو شکر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی