محمدپرهاممحمدپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

نفسمون پرهام

0413

یادداشت اول

1392/2/18 9:29
نویسنده : مرجان
156 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امروز ۱۳ تیر ماهه خدا رو شکر که بالاخره این یک ماه تموم شد و فردا همسری برمیگردهبغل اخه باز از ۱۴ خرداد ماه رفته بود ماموریت از همون ماموریت هایی که سالی دو سه بار پیش میاد هر چند که این سری بینش ۲ بار اومد ولی بازم تحملش برام خیلی سخت بود کم کم داشتم قاطی میکردم همش بین خونه خودم و خونه مامانم اینا ویلون بودم نه میتونستم خونه خودمون تنها بمونم نه میتونستم بیش از حد موندن خونه مامان اینا رو تحمل کنم این باعث میشد که دائم عصبی و ناراحت و بی حوصله باشم. اخه خسته شدم انقدر که وسایلمو از خونه خودمون کشوندم خونه مامان اینا از اونجا کشوندم خونه خودمون  هر چند که ماشین بودولی بازم این رفت و امد خیلی واسم سخت بود به همین دلیل گاهی تنها موندنو ترجیح میدادم تنهایی هم که میدونی آدم افسرده میشه ....

به هر حال خیلی خوشحالم که تموم شد.  

خدا رو شکر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)