ده و نیم ماهگی

سلام پسر گلم

این چند وقته پیشرفتهای خیلی زیادی کردی خوشگلم اصلا به نظر میرسه روز به روز سرعت تغییر و تحول و پیشرفت شما بیشتر میشه و چیزهای جدیدی یاد میگیری توی یک ماه گذشته تلفظ کلمات و حرف زدنت خیلی بهتر شده طوریکه هر وقت کلمه ای رو چند بار تکرار میکنیم خیلی سعی میکنی که تو هم اداش کنی مثلا دیگه خودت بعد از افتادن وسایلت از دستت میگی : " اتاد " یا وقتی اسم اشیاء جدید رو بهت میگیم بلافاصله بعد از گفتن من سعی میکنی تو هم اسمش رو بگی، مدتیه که برات سری اول کارتهای بن بن بن رو خریدم وقتی عکسها رو بهت نشون میدم و اسمشون رو میگم نسبت به چیزهایی که برات آشناست خیلی علاقه نشون میدی و دوست داری اسمشون رو بگی... دیگه اینکه چند روزی هست که دیگه خودت خیلی خوشگل تنهایی دس دسی میکنی وقتایی هم که هیجان زده میشی یهو ناخودآگاه دس دسی میکنی . وقتیباهات بای بای میکنیم تو هم بای بای میکنی،با صدای موزیک های شاد بپر بپر میکنی و اینطوری نانای میکنی و تازههههههههههههه 4 روزه که آرزوی مامانتو برآورده کردی و از مبل، تخت، کشو یا هر چی میگیری و به سختی بلند میشی میایستی این برام ازهمه جالبتره که چطوری طی 10 ماهبه خواست خدای مهربونموجودی که هیچی بلد نبود و حتی نمیتونستگردنشو نگه داره اونقدر پیشرفت کرده، عضلاتش قوی شده و با جنبو جوش و حرکت زیاد حالا میتونه بایسته واسه من و باباییت که شاهد لحظه به لحظه این تغییرات بودیم واقعا شگفت انگیزه و به جز شکر مکرر خدای مهربون هیچی نمیتونیم بگیم...

پسرم تو روز به روز من و بابایی و همه اطرافیان رو بیشتر و بیشترشیفته خودت میکنی باباییت که وقتی از بیرون میاد خونه نمیدونه چطوری خودشو به تو برسونه و بغلت کنه.

متاسفانه عکسهای جدیدت همراهم نیست ولی سعی میکنم چند تا از عکسای تا ماه پیشتو که دلم میخواستاینجا یادگاری داشته باشم رو الان بزارم