سونوی هفته 18

سلام، امروز شنبه 18 اردیبهشت 1400 هست و من دقیقا 18 هفته ی تمام باردار هستم در حالیکه هنوز نمیدونم فرزندی که در رحم دارم دختره یا پسر؟ امروز بعدازظهر ساعت 4 سونوی دکتر معین الدین نوبت سونوی آنومالی یا همون غربالگری دوم دارم ، در درجه ی اول امیدوارم که واقعا بچه هر چیزی که هست سلامت باشه و همه جوره اکی ، سلامت روحی، جسمی، هوش و زیبایی و همه چی... بعدم با توجه به اینکه بچه م هنوز اسم نداره به شدت مشتاقم بدونم جنسیتش چیه که براش اسم انتخاب کنیم و صداش کنم و انشاله بعدازین بیشتر باهاش صحبت کنم. احساس میکنم به این طفلی نسبت به پرهام خیلی کم توجهی کردم، حقیقت اینه که این 18 هفته انقدر سرم شلوغ بوده و  درگیر کار اداره ، کار خونه و درس و کلاس پرهام و بعد ارشد خودم بودم که کمتر فرصت فکر کردن به بچه و نیازهاش و... بودم. تا حالا نه هیچی خریدم نه هیچی از مقدمات اومدنش رو آماده کردم. حتی به تغذیه و آداب و عبادات مربوطه هم خیلی خیلی کم پرداختم. راستی امروز 25 ام ماه رمضونه ،  ماه رمضون امسال بنظرم خیلی سریع و بدون اینکه بتونم ازش بهره کافی ببرم داره تمونم میشه.

خدا کنه بچه م سلامت باشه و بعد جنسیتش امروز معلوم بشه و هم خیال خودم راحت بشه هم پرهام و سایر اعضای خانواده. طفلکی پرهامم خیلی خیلی مشتاقه دونستن اینه که خدا داره بهش خواهر میده یا برادر، دیشب قبل خواب اومده بود تو تخت کنارم دراز کشیده بود میگفت مامان من هر شب دعا میکنم تو حالت خوب باشه بچه مون هم سلامت باشه بعدش به خدا میگم اگه خواهر باشه که خیلی بهتره اما مامان بعدش زود میگم خدایا سلامت باشه پسر هم باشه اشکالی نداره.

مامانم به بابام نگفته بود که من باردارم، بیشتر بخاطر دو تا تجربه ناموفق قبلی ، تا اینکه پرهام بلا طاقت نیاورد و سه شنبه شب که گفته بودم مامان اینا برای افطار بیان خونمون ، یهو بعد از افطار با ذوق به همه گفت: میخوام یه خبر خوب بهتون بدم مامان من یه خواهر یا برادر داره برام میاره که الان تو شکمشه. همه کلی خندیدن، بابا گفت بسلامتی، مبارکه. بعد گفت از قیافه ش معلومه که دختره.

پرهام هم بدو رفت دفتر آورد و شروع کرد از همه نظرسنجی که حدستون چیه؟ بچه دختره یا پسر؟ همه رو یادداشت کرد گفت هر کی درست بگه بهش جایزه میدم. تقریبا تعداد رای های دختر با پسر برابر بود. 

دیگه توکل بخدا

امروز برم ببینم که خدا چی میخواد ، مطمئنم که هر چی که برام بخواد خیر و بهترینه. پس بر خلاف بقیه ترجیح میدم بسپرم به خود آخدا که همیشه برام بهترینها رو خواسته چون ازش مطمئنم و بهش ایمان دارم. فقط آرزو میکنم که سلامت باشه .

در پایان میخوام بگم خدایا کمکم کن،

خدایا کمکم کن که بتونم به ترس ها و استرس هام غلبه کنم و خوش اخلاق باشم.

انشاله دوباره میام اینجا نتیجه رو بهتون خبر میدم.